دیکشنری
داستان آبیدیک
air proof
ɛɹ pɹuf
فارسی
1
عمومی
::
هوانخور، هواناپذیر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
AIR ONE'S GRIEVANCES
AIR OUT
AIR PAUNCH
AIR PLANE
AIR PLANT
AIR PLENUM
AIR POCKET
AIR POISE
AIR POLICE
AIR POLLUTION
AIR POLLUTION EPISODE
AIR PORES
AIR POWER
AIR PREHEATER
AIR PRODUCTS
AIR PROOF
AIR PUMP
AIR QUALITY CRITERIA
AIR QUALITY SAMPLING UNIT
AIR REFUELING
AIR RIFLE
AIR SAC
AIR SINUSES
AIR SPACE
AIR SPEED
AIR STAGING UNIT
AIR STRIPPING
AIR SUPERIORITY
AIR SUPREMACY
AIR TASKING ORDER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید